واکسن یونس و خونه جدیدش
نوشته شده توسط پدر درتاریخ ٩ اسفند ١٣٩٠ :
یه چند روزیه که متاسفانه شرایط واسه نوشتن فراهم نشده بود . شایدم من کوتاهی کرده بودم . یکشنبه گذشته بود یعنی تقریبا ١ هفته پیش که یک ماه دیرتر بالاخره واکسن یک سال و نیمی یونس رو زدیم و البته زحمتش روی دوش مامان بزرگ مشهدیش بود . طفل معصوم پسرمون خیلی اذیت شد و تا دو روزی دست نمیتونستیم حتی به پاهاش بزنیم . همش نشسته بود و بازی می کرد . طفلک از شری افتاده بود گل پسرمون . اما خدارو شکر الان خیلی بهتره و روبه بهبودیه ... ضمنا دوباره دست این شاه پسرمون سوخت و متاسفانه روی دوتا از انگشت هاش تاول زد و امروز اونها ترکیدمن و یونسو میگی همش گریه و ..... خق داشت بیچاره خیلی ناجور بود .
سه خبر دیگه اینکه وقتی به یونس میگیم "فدات" پشت بندش میگه "مشم " و وقتی میگیم "قربونت" بازم میگه " مشم " و از همه مهمتر یاد گرفته میگه " دوست دالم "جیگرت بابا بخوره .
دیروز واسه پسرمون یه خونه کوچولو خریدیم . آخه همش میگه واسم "اونه " درست کنید ماهم با بالشت واسش ....
آره دیگه خواستیم هم خودمون راحت شیم هم خودش مستقل تر بشه .عکسشو در زیر واسه خودش میذارم و امیدوارم مثل همیشه اینها هم خاطره ساز بشه واسه عزیزم .