یونسیونس، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

روز شمار یک پسر غربی شرقی

کوتاهی بابا و مامان یونس در ثبت خاطرات برای اخرین بار

1391/7/20 17:59
نویسنده : پدر و مادر
234 بازدید
اشتراک گذاری

نوشته شده توسط پدر در تاریخ ٢٠ مهرماه ١٣٩١ :

سلام به تموم دوستای یونس کوچولومون . تقریبا ٣ ماهه که متاسفانه بابا و مامان یونس اصلا مطلبی در وبسایت یونس ثبت نکردن و الان میخوام ار طرف خودم و مامان یونس از همه عذر خواهی کنم که در این مودت کوتاهی کردیم .بابا جون باور کنه توجیه نمیاریم اما بذار پای شلوغ بودن روزهامون اما بازم حق با توئه بابایی . ازت معذرت مییخوام..... بگذریم پسر بابا این روزها خیلی با نمک شده و تقریبا میشه گفت ٩٠ درصد حرفهاشو ما متوجه میشیم و البته خودش هم به خوبی صحبت میکنه. پسربابایی توی این مدتی که ما کوتاهی کردیم یه سفر کوتاه به شمال داشته و یکبارهم شایدم دوبار میزبان بابابزرگ و مامان بزرگ کرمونشاهیش بوده ... این روزها اینقدر یونس شیطونی میکنه که بعضی اوقات آدم کم میاره .. بگذریم گفت بیام یه پستی بدم و قول میدم همینجا که از این به بعد به روز باشیم و این اوالین و آخرین غیبت طولانی ما باشه .....راستی یک عکس اماده کردم از پسرمون  مربوط به فکر کنم هفته گذشتست .به زودی با عکسهای جدید یونس میام و وبلاگ به روزش رو قول دادم......

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

دل شكسته من
20 مهر 91 17:57
قنداقه اش را بست، حالا اصغر آماده است سرباز آخر را خودش میدان فرستاده است از موج آغوش پدر تا اوج خواهد رفت از نسل ماهی های دریاهای آزاد است نه ضربت شمشیر می خواهد نه نعل اسب شش ماهه خیلی اربا اربا کردن اش ساده است تیر سه شعبه کار خنجر می کند اینجا سر، با همین یک تیر روی شانه افتاده است از رنگ سرخ آسمان پیداست اینجا هم سالار زینب امتحان را خوب پس داده است زینب که روی نیزه هفتاد و دو سر دیده است در کودکی تشییع مفقود الاثر دیده است شعر از زهرا بشري ======== سلام به ما هم سر بزنيد لطفا ياعلي اصغر
علامه کوچولو
20 مهر 91 18:33
سلام آقا یونس گل ماشاءالله یه پا مرد شدی
مامان امیرناز
20 مهر 91 18:56
سلام چه اقا پسر ماهی ایشالا دامادش کنید