فیلم صحبتهای یونس با مامان بزرگش
نوشته شده توسط پدر در تاریخ 14 اسفند 1391 : وام خدای من چقدر بابای بدی هستم من ...... الان تقریبا 5 ماهه که اصلا نیومدم به وبسایت پسرم و مطلبی نذاشتم .... آخ ببین چه بابایی هستم نه ؟؟؟ پسرم منو ببخش تورو خدا .. باور کن اصلا قصدر نداشتم عزیزم .. باور کن بابایی گرفتار کارهای روز مره و... بودم... قبول دارم نباید بهانه بیارم اما بازم ازت عذر میخوام ..... از تموم دوستای یونس هم عذر میخوام بابت کوتاهی خودم..... عب نداره توی این پست سعی می کنم جبران کنم .... این روزها یونس بابایی ماشاالله خیلی بانمک شده و با حرفاش دل همه رو شاد میکنه ..... هر وقت مامانش میخواد بهش چیزی بده بخوره وقتی نمیخواد میگه بو قران نمیخوام بو قران نمیخوام... من موندم ای...
نویسنده :
پدر و مادر
20:14